ظریف در توئیت خود نوشته است: «بازگشت از ژنو بعد از گفتوگوهایی سخت. توافق ممکن است، ولی لازم است که توهمات از بین برود. نباید مانند سال ۲۰۰۵ یک بار دیگر فرصت از دست برود».

در فضای آمیخته با بدبینی ایجاد شده پس از این دور از گفتوگوها در وین، بازخوانی رفتار غرب در سال ۲۰۰۵ و عواملی که منجر به بنبست در مذاکرات در آن سال شد، قابل توجه خواهد بود.
از ماه اوت ۲۰۰۲ که سخنگوی گروهک منافقین، خبر وجود سایتهای هستهای ایران در نطنز و اراک را منتشر کرد تا آخرین روزهای دوره ریاستجمهوری سید محمد خاتمی که روند گفتوگوهای هستهای ایران و غرب با موانع جدی و روندی وارونه روبهرو شد، سه دولت اروپایی طرف مذاکره این مجموعه رفتارهایی از خود نشان دادند که اکنون وزیر خارجه ایران هشدار میدهد تکرار نشوند.
سوءاستفاده از آژانس و مدیرکل وقت آن یعنی محمد البرادعی هنوز در خاطره مقامات ایرانی مانده است. تحریک البرادعی به انتشار گزارشهایی تند علیه ایران با وعده ادامه مدیرکلی آژانس و نیز استفاده از موقعیت مدیرکل برای تحمیل تعلیق گسترده بر برنامه هستهای ایران، بخشی از مشکلات در روابط ایران و آژانس بود.
دور جدید مذاکرات در وین و همه مذاکرات هستهای در چند سال اخیر نیز تحت تأثیر رفتار آژانس قرار دارد. مواضع کشورهای غربی در مورد ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران در سالهای گذشته و به ویژه پیش از سال ۲۰۰۳ به یکی از مهمترین موانع در مذاکرات اخیر هستهای تبدیل شده است.
در آغاز سال ۲۰۰۵ نادیده گرفتن حقوق ایران و نپذیرفتن پیشنهادهای منطقی ایران، ویژگی مشترک پیشنهادهای رد و بدل شده بین ایران و سه کشور اروپایی بود. سه کشور اروپایی در ژانویه این سال؛ پیشنهادی متضمن تعهد ایران به نساختن سلاح کشتار جمعی، همکاری در مبارزه با تروریسم و موضوع امنیت منطقهای و از جمله در عراق و افغانستان را رد کردند. این کشورها در مارس ۲۰۰۵ نیز پیشنهاد ایران را ـ که پذیرش پروتکل الحاقی، بازرسیهای بیشتر و تعهدات بیشتری را شامل میشد ـ رد کردند و در ماه اوت آن سال و در آخرین روزهای دولت سید محمد خاتمی، خواستار منع توقف همیشگی غنیسازی هستهای در ایران شدند.
چنین خواستهای در حالی از سوی کشورهای اروپایی و با بیتوجهی به تعهدات آنها در توافق پاریس مطرح میشد که آنها در پاریس بر حقوق ایران بر پایه انپیتی ـ که مطابق با تعهداتش به معاهده و بدون تبعیض اعمال میشود ـ اذعان کرده بودند.
منبع:تابناک