من خواهری بزرگتر از خودم دارم به نام زهرا که بیماره و حالش هم بده و الان دکتر نه جواب کرده و نه اینکه می تونه درمانش کنه و گفته باید صبر کنی تا من تحقیق کنم.
امروز در خواب دیدم که در خانه قدیمی خودمون هستیم و مادرم گفت که امروز عروسی برادرته (همه خواهر و برادرام ازدواج کردند) و من گفتم پس چرا الان می گید من حاضر نیستم. سریع رفتم سمت حموم که دیدم خواهرم توی حمومه؛ ولی حموم تاریکه. گفتم چرا چراغ روشن نکردی؟ چراغها را که دوتا بودند روشن کردم و خواهرم گفت چقدر خوب شد. سریع شروع به شستن کردم و دیدم که مادرم توی حموم فرش انداخته. گفتم چه خوب که خیس نمی شه و یک تلویزیون هم توی حموم بود و گفتم مامان کاش یک مبل هم می ذاشتی که مادرم گذاشت و گفتم چقدر دلم واسه این خونه تنگ شده بود.
تفسیر:
حواس جمعی و ویژگیهای خوب یک مشاور را دارید و میتوانید باعث آرامش خاطر خواهر و عزیزانتان شوید.
پرستارهای کشورهای پیشرفته آموختهاند با ارائه اطلاعات درست، بیماران گرفتار بیماری لاعلاج را آماده کنار آمدن با بیماری و ادامه زندگی کنند. مهم نیست زندگی چند روز طول بکشد، مهم حس مثبتی است که فرد دارد و این حس را پرستاری آگاه به بیمار منتقل میکند.
ازدواج نماد زندگی جدیدی است. شکل زندگی جدید میتواند متفاوت باشد. زمانی که فرد بیمار میشود نیز زندگی جدیدی را آغاز میکند که باید واقعیت آن را بپذیرد. اما خواهرتان در تاریکی حمام است. نماد کسی که درون دردهای خود فرو رفته و شما روشنایی میآورید، یعنی قدرت شناخت میدهید. باید با دردها کنار آمد. حمام غبار را از روی زندگی میشوید و در حمام، فرش هست، تلویزیون و یک مبل، که اشاره به بخش شاد و خوب زندگی دارد.
دوست خوبم، دلتان برای چه تنگ شده؟ آن زندگی بیخیالانه نوجوانی را شاید نتوان به دست آورد؛ اما با رفتار آگاهانه میتوان تعریف جدیدی از آن را تجربه کرد. غبار غم را بشویید و کمک کنید تا خود و نزدیکانتان زیبا زندگی کنند.
سلام
ممنون از تفسیرتان
به امید شفای همه بیمارها و همچنین خواهر من
با تشکر